وقتی اوردنش داخل اورژانس داشت باهام حرف میزد و یه ساعت بعدش ضربان قلب صاف شد بوق ممتد دستگاه هنوز توی گوشمه. تا وقتیکه من اونجا بودم دخترش منتظر باباش بود. مرگ همینقدر بهمون نزدیکه... کاش باهم مهربونتر باشیم.............. 🖤
فقط افرادی که در این ویکی خطاب شدهاند امکان پاسخگویی دارند.