نسنجیده سخن نگوییم.
تمام می شود انسان بدون عشق.
♦️سرعت اینترنت صدای روزنامه کیهان را هم درآورد؛ روی اعصاب مردم است!
🔹کیهان در ستون خوانندگان خود بهنقل از فردی که او را «خواننده» خوانده، نوشت: مسئولین وزارت ارتباطات مشکل کندی سرعت اینترنت در ایران را جدی بگیرند. این مشکل واقعا روی اعصاب و روان مردم میرود و همه را ناراحت کر
♦️گزارش کامنت تند روزنامه جوان از مصوبه مولدسازی دولت!
روزنامه جوان نوشت:
🔹مصوبه عجیب و محرمانه «مولدسازی» شورای سران قوا با واکنشهای تند و نقادانه بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی همراه بود.
🔹خبرگزاریها اعلام کردهاند بر اساس این مصوبه، شناسایی، تشخیص مازاد بودن، تع
بگذر شبی به خلوت این همنشین درد
تا شرح آن دهم ڪه غمت با دلم چه کرد ...
#هوشنگ_ابتهاج
به آب و تاب جوانی چگونه غرّه شدی؟
که خود جوانی و این آب و تاب می گذرد
#شهریار
بزرگترین خطا در قشر انقلابی جمود و مطلق اندیشی است.
ما هنوز نیاموخته ایم نام مخاطب را چگونه بیان کنیم مشتی و داشی و حاجی و دخی نام مخاطب نیست.
خدا ببین که دلم عن قریب ، می گیرد
برای مردمِ شهرم ، عجیب می گیرد ؛
بیا بگو که سرانجامِ سیب "تبعید" است
دلم بهانه ی عصیان و سیب می گیرد ...
پر است شهرِ من از ماهیانِ تُنگ پرست
دلم به عمقِ هزاران نهیب ، می گیرد ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
وقتی کاروان کربلا برگشت حضرت سید الساجدین علیه آلاف التحیه و السلام به نعمان فرمودند نعمان پدر تو شاعر بود تو از شعر چیزی میدانی برو مردم مدینه را از آمدن ما با خبر کن روایت مفصل این قسمت از روایت منظور من وقتی ام البنین از فرزندانش سؤال نکرد مرتب از ابا عبدالله سراغ گرفت گر بر ا
از خدا به ترسید به راحتی به مخالفان انگ حروم زاده نزنید.
از اسلام قبیله ای دفاع نکنید.
آیا ترانه علیدوستی آزاد شده اگر پاسخ مثبت است چرا گرفته شد تا آزاد گردد.
با یکنواختی موافق نیستم باید تبادل افکار و اندیشه صورت گیرد.
آنکه هفت اقلیم عالم را نهاد
هر کسی را هر چه لایق بود، داد!
گر توانا بینی، ار کوتاه دست
هر که را بینی، چنان باید که هست!
این که مسکینست، اگر قادر شود
بس خیانتها کزو صادر شود!
گربهٔ محروم اگر پر داشتی
تخم گنجشک از زمین برداشتی!
📚 سعدی
شهادت سردار سلیمانی نشان داد ملت ایران ملتی قدر شناس است.
نادان یا افراط می کند یا تفریط.
فقط دنبال کنندهشان میتوانند این ویکی را ببینند.
برای من همه ی آدمها "پیامبر"اند!
احمدآقا نانوا ، وقتی با دستهای زمختش نانهای زبان بسته را کات میکند و دارم به دلی که پشت آن صورت تفیده اش نشسته فکر می کنم...
خانم مسن همسایه که صورتش را سفت گرفته و با چادر گل منگلیاش دم در ایستاده و معلوم نیست چشم به راه کیست اینوقت روز