Deprecated: json_decode(): Passing null to parameter #1 ($json) of type string is deprecated in /home/wekhed/public_html/core/components/shortcuts.php on line 1 Deprecated: json_decode(): Passing null to parameter #1 ($json) of type string is deprecated in /home/wekhed/public_html/core/components/shortcuts.php on line 1 Deprecated: json_decode(): Passing null to parameter #1 ($json) of type string is deprecated in /home/wekhed/public_html/core/components/shortcuts.php on line 1 Deprecated: json_decode(): Passing null to parameter #1 ($json) of type string is deprecated in /home/wekhed/public_html/core/components/shortcuts.php on line 1 ویک هد

🎀 #پندانه 🎀

✍#ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ؟ﺗﻤﺎﻡ ﻭﻗﺎﯾﻊ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ

#آﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ؟ﺑﺎﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺗﻮﺳﺖ ﺑﺤﺚ ﻧﮑﻦ فقط به او گوش کن

#ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ؟خودت را با کسی مقایسه نکن

🌸🍃#آرامش میخواهی؟شکرگزار باش

sabkezendegi_ivle

🌺
.
‌.
.
بزرگترین نادانی ها برای بشر عدم شناخت خود است
حضرت امیرالمومنین (علیه السلام)
.
.
.
#پندانه

🔆 #پندانه

✍️ ارزش اعمالمان در قیامت مشخص می‌شود

🔹آورده‌اند که روزی شخصی با صدای بلند، سلمان را مورد خطاب قرار داد و گفت:
ای پیرمرد! قیمت ریش تو بیشتر است یا دُم سگ؟!

🔸سلمان با دنیایی از آرامش گفت:
پاسخ درست را نمی‌دانم و نمی‌توانم بگویم.

🔹او گفت:
این که توانستن ندارد؛ پاسخ من یک کلمه بیشتر نیست.

🔸سلمان گفت:
ولی این کلمه باید راست باشد و این را جز در قیامت و کنار پل صراط نمی‌شود فهمید.

🔹آن شخص گفت:
چه ربطی به پل صراط دارد؟

🔸سلمان فرمود:
ربط دارد. اگر از پل صراط گذشتم، ریش من بهتر است وگرنه دُم سگ از تما

🔆 #پندانه

روزت را بی‌اندیشه سر نکن

«فقر» چیزی است که همه جا سرک می‌کشد.

فقر، گرسنگی نیست، عریانی هم نیست. فقر چیزی را نداشتن است، ولی آن چیز پول نیست، طلا و غذا هم نیست.

فقر همان گردوخاکی‌ است که بر کتاب‌های فروش‌نرفته یک کتاب‌فروشی می‌نشیند.

فقر، تیغه‌های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه‌های برگشتی را خرد می‌کند.

فقر، کتیبه ۳هزارساله‌ای است که روی آن یادگاری نوشته‌اند!

فقر، پوست موزی است که از پنجره یک ماشین به خیابان انداخته می‌شود.

فقر، شب را «بی‌غذا» سر کردن نیست، فقر، روز را «بی‌اندیشه» سر کردن است.

🔅#پندانه

✍️ با کمک به دیگران، روزی‌ات کم نمی‌شود

🔹مسعود، کارمند دولت است. خواهرش به‌تازگی همسرش را بر اثر بیماری از دست داده است. او گاهی برای سیرکردن شکم دو فرزند یتیمش به خانه برادرش می‌آید.

🔸روزی مسعود به خواهرش گفت:
خواهرم! شوهر کن و بچه‌هایت را هم به خانواده پدرشوهرت بده. یا خودت به تنهایی نزد من زندگی کن. من نمی‌توانم از شکم زن و بچه‌ام ببرم و شکم بچه‌های مرد دیگری را سیر کنم که در زمان زنده‌بودنش خود را بیمه نکرد و پس‌اندازی ننمود.

🔹خواهر با شنیدنِ این کلام برادر اشک‌هایش روانه می‌شود و برای همیشه از منزل برادر خارج می‌شود.

🔸بع

بهتر که چیزی ندانیم؛ تا اینکه از همه چیز فقط نیمی را بدانیم!! بهتر که به ذوق خویش دیوانه، تا به سلیقه دیگران عاقل باشیم...

#پندانه

Picture

? #پندانه

✍ بار گناهانت را سبک کن

?مردی بار گندم بر دوش الاغ خود نهاد و بار گندم چنان زیاد شد که الاغ پاهایش لرزید و بر زمین نشست.

?هر چقدر تلاش کردند الاغ نتوانست برخیزد.

?مردی از دور این صحنه را دید و گریست. پسرش علت را پرسید.

?مرد گفت:
بر حال خود گریستم که مانند این الاغ باری از گناهان بر دوش می‌کشم و این بار گناهان، حال عبادت را از من گرفته‌اند.

?چنانچه این الاغ از سنگینی بار نتوانست برخیزد، سنگینی بار گناهان من نیز نمی‌گذارند برای نماز صبح از بسترم برخیزم.

.

نتیجه‌ای برای «{{search_query}}» وجود ندارد.

لطفاً عناوین دیگری را جست‌و‌جو کنید.