مُرغ بریان به چشم مردم سیر
کمتر از برگ تره بر خوان است
و آن که را دستگاه و قوّت نیست
شلغم پخته، مرغ بریان است
#گلستان_سعدی
هرکه نان از عمل خویش خورد
منت حاتم طایی نبرد
#گلستان_سعدی
#فضیلت_قناعت
مَبَر حاجت به نزدیک ترشروی
که از خوی بدش فرسوده گردی
اگر گویی غم دل، با کسی گوی
که از رویش به نقد آسوده گردی
#گلستان_سعدی
#فضیلت_قناعت
چو کم خوردن، طبیعت شد کسی را
چو سختی پیشش آید، سهل گیرد
وگر تن پرور است اندر فراخی
چو تنگی بیند، از سختی بمیرد
#گلستان_سعدی
#فضیلت_قناعت
من آن مورَم که در پایم بمالند
نه زنبورم که از دستم بنالند
کجا خود شُکر این نعمت گذارم
که زور مردم آزاری ندارم؟
#گلستان_سعدی
هر درختی را ثمره ای معین است که به وقتی معلوم به وجود آن تازه آید و گاهی به عدمِ آن پژمرده شود و سَرو را هیچ از این نیست و همه وقتی خوش است و این است صفت آزادگان
گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
وَرَت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
#گلستان_سعدی
درویشی به مناجات در می گفت: یا رب بر بَدان رحمت کن، که بر نیکان خود رحمت کرده ای که مر ایشان را نیک آفریده ای
#گلستان_سعدی
هرکه بر زیردستان نبخشاید، به جور زبردستان گرقتار آید.
نه هر بازو که در وی قدرتی هست
به مردی عاجزان را بشکند دست
ضعیفان را مکن بر دل گزندی
که درمانی به جور زورمندی
#گلستان_سعدی
هرکه با بدان نشیند، اگر نیز طبیعت ایشان در او اثر نکند به طریقت ایشان متهم گردد و گر به خرابی رود به نماز کردن، منسوب شود به خمر خوردن
طلب کردم ز دانایی یکی پند
مرا فرمود با نادان مپیوند
که گر دانای دهری، خر بباشی
وگر نادانی، ابله تر بباشی
#گلستان_سعدی
حکایت بر مزاج مستمع گوی
اگر خواهی که دارد با تو میلی
هر آن عاقل که با مجنون نشیند
نباید کردنش جز ذکر لیلی
#گلستان_سعدی
آنکه در راحت و تنعّم زیست
او چه داند که حال گرسنه چیست؟
حال درماندگان کسی داند
که به احوال خویش درماند
#گلستان_سعدی
وامش مده آنکه بی نماز است
گرچه دهنش ز فاقه باز است
کو فرض خدا نمی گزارد
از قرض تو نیز غم ندارد
#گلستان_سعدی
جهدِ رزق ار کنی وگر نکنی
برساند خدای، عزّوجلّ
ور رَوی در دهان شیر و پلنگ
نخورندت، مگر به روز اجل
#گلستان_سعدی
عامِ نادانِ پریشان روزگار
به ز دانشمند ناپرهیزگار
کان به نابینایی از راه اوفتاد
وین دو چشمش بود و در چاه افتاد
#گلستان_سعدی
عالم را نشاید که سفاهت از عامی به حلم درگذراند که هر دو طرف را زیان دارد:
هیبت این کم شود و جهل آن مستحکم
چو با سفله گویی به لطف و خوشی
فزون گرددش کبر و گردن کشی
مشکل همه ما همینه. با افراد بی سواد که ادعای سواد دارند، خوش رفتاری میکنیم. افسوس...
#گلستان_سعدی
مشورت با زنان تباه است و سخاوت با مفسدان گناه
من نمیگم سعدی میگه😂
#گلستان_سعدی
نه هرکه به صورت نکوست، سیرت زیبا در اوست.
توان شناخت به یک روز در شمایل مرد
که تا کجاش رسیده است پایگاه علوم
ولی ز باطنش ایمن مباش و غرّه مشو
که خبث نفس نگردد به سال ها معلوم
ای دخترای خشگل که دل همه ما مردا رو آب می کنید، باطنتون متاسفانه.... 😂
#گلستان_سعدی
مردمان را عیب نهان پیدا مکن که مر ایشان را رسوا کنی و خود را بی اعتماد
«منظورش دختراست که هی غیبت میکنن😂»
#گلستان_سعدی
نیاموزد بهایم از تو گفتار
تو خاموشی بیاموز از بهایم
هرکه تامل نکند در جواب
بیشتر آید سخنش ناصواب
یا سخن آرای چو مردم بهوش
یا بنشین چو حَیَوانان خموش
#گلستان_سعدی
هرکه در حال توانایی نکویی نکند، در وقت ناتوانی سختی بیند.
بد اختر تر از مردم آزار نیست
که روز مصیبت کَسَش یار نیست
#گلستان_سعدی
رودهٔ تنگ به یک نان تهی پر گردد
نعمت روی زمین پر نکند دیدهٔ تنگ
پدر چو دور عُمرش منقضی گشت
مرا این یک نصیحت کرد و بگذشت
که شهوت آتش است از وی بپرهیز
به خود بر، آتش دوزخ مکن تیز
در آن آتش نداری طاقت سوز
به صبر، آبی بر این آتش زن امروز
#گلستان_سعدی
ده آدمی بر سفره ای بخورند و دو سگ بر مُرداری باهم به سر نبرند. حریص با جهانی گرسنه است و قانع به نانی سیر. حکما گفته اند: توانگری به قناعت به از توانگری به بضاعت
#گلستان_سعدی
